استارتاپ مد و پوشاک، داستان شروع یک کسب و کار
اواخر سال ۱۴۰۰ الهه، میترا و ساناز سه دوست در تهران تصمیم گرفتند یک استارتاپ مد و پوشاک راهاندازی کنند.
الهه: دارای تجربه ۱۵ ساله در حوزه طراحی، تولید و فروش سنتی پوشاک مد زنانه با ادعای داشتن بانک داده ۱۰۰۰ مشتری و برند شخصی شاخته شده بود. الهه به دلایلی طی چهار سال اخیر از این حوزه فاصله گرفته بود و تجهیزات تولیدی او هم در انباری در حال خاک خوردن بود.
میترا: دختر یک طلافروش سنتی اصفهانی و یک خانم سرمایهدار و از مشتریان قدیمی و علاقمند به طرح های الهه بود. میترا به الهه پیشنهاد کرده بود که کسب و کارش را با توجه به خلاءهای بازار، دوباره راهاندازی کند و او نیز تامین مالی آن را بر عهده خواهد گرفت.
ساناز: در یکی از مناطق خوب تهران، ملک ارزشمندی را برای کسب و کار دیگری در تملک گرفته بود. بخشی از این ملک میتوانست به عنوان یک سالن لوکس برای استقرار تیم استارتاپ مد و پوشاک استفاده شود.
ابهامات راهاندازی یک استارتاپ مد و پوشاک
علیرغم همه تجربیات قبلی و روابط دوستانهشان، این سه نفر دوست داشتند در زمان مشارکت و توسعه کسب و کار جدید، پاسخ برخی سوالات را بدانند:
تجهیزات تولید
با توجه به اینکه آورده الهه، تجهیزات دست دوم نیازمند به تعمیر، برند شخصی و بانک داده مشتریانش بود، سهم او از این استارتاپ مد و پوشاک چقدر میشد؟ یا به عبارتی دیگر ارزش آورده معنوی او چقدر بود؟
محل تولید
محل کاری که ساناز ارائه کرده، از نوع استیجاری با مبلغ رهن پنج میلیارد تومان بود. در حالیکه آنها این استارتاپ را میتوانستند در محلی دیگر با حدود یک میلیارد تومان رهن، اجرا کنند. آورده ساناز باید یک میلیارد تومان محاسبه میشد یا پنج میلیارد تومان؟
بازاریابی
کانال اصلی مارکتینگی که تیم برای فروش محصولات در نظر داشتند، اینستاگرام بود. هر گونه محدودیت در دسترسی به شبکههای اجتماعی از طرف دولت (به علت ملاحظات امنیتی)، تا چند درصد بر فروش تاثیر داشت؟ آیا ممکن بود باعث غیراقتصادی شدن این کسب و کار بشود؟
هزینه تعمیرات و استهلاک
قرار بود میترا هزینههای جاری نظیر نقاشی و دکوراسیون سالن ساناز و تعمیرات تجهیزات الهه را بپردازد. اگر در انتهای سال این مشارکت شکست میخورد یا یکی از اعضاء قصد خروج داشت، پولی که از جیب میترا رفته بود را چه کسی پرداخت می کرد؟ بطور کلی ریسک شکست کار بین اعضاء چطور تقسیم شده بود؟
تعهدات طرفین
اگر هزار مشتری که الهه ادعا کرده بود با آگاهی از احیای مجدد کسب و کار او، دوباره اقدام به خرید از او میکنند، تحقق پیدا نمیکرد، تکلیف این استارتاپ مد و پوشاک چه میشد؟
تضامین اجرایی و مدیریت دانش
تمام مهارت این کار نزد الهه بود. اگر او یک روز از این مشارکت سهمخواهی بیشتری میکرد و نشان تجاری را با تهدید عدم همکاری خودش مواجه میکرد، مکانیسمهای بازدارنده و کنترل او نزد دو شریک دیگر چه میتوانست باشد؟
شرایط محیطی و عوامل تهدید بیرونی
بازار از پنج سال پیش تاکنون و بازیگران چه تغییری کرده بود؟ رقبا چه تغییری کرده بودند؟ افزایش نرخ ارز چه تاثیری در تهیه مواد اولیه داشت؟
اگر تا اینجای مطلب برایتان جذاب بوده، پیشنهاد میکنیم مقاله زیر را از دست ندهید.
«به حوزه جدید کسب و کار چطور ورود کنیم؟بررسی یک مورد واقعی»
راهاندازی یک کسب و کار جدید بخصوص از نوع مشارکتی، اغلب ابهام و پیچیدگیهایی دارد که اکثر تیمهای استارتاپی تلاش دارند با تکیه بر تجارب و قدرت حل مساله خود، پاسخ و راحل حل نهایی را از دل آن بیرون بکشند. این موضوع در بسیاری مواقع باعث بروز خسارت و به تعویق افتادن دوران شکوفایی آن کسب و کار میشود.
وجود افراد خبره و مشاور در تصمیمگیری به شما کمک میکند ضمن تصمیمگیری صحیحتر، آموزشهای لازم برای کسب مهارت قدرت حل مساله را درون تیم خود فرا بگیرید. وقتی ما اولین جلسه را با تیم این استارتاپ مد و پوشاک برگزار کردیم، متوجه مسائل زیادی شدیم.
مسائل و چالشهای استارتاپ مد و پوشاک
- ریسک بزرگ این استارتاپ این بوده که تیم قبلاً با هم کار نکرده بودند و تنها چیزی که بین آنها وجود داشت، امید به آینده بود.
- طرح کسب و کار مدونی تهیه نشده و هدفگذاری صورت نگرفته بود، اما بخش خاصی از بازار را مدنظر داشتند.
- قرارداد مشارکتی بین آنها تنظیم نشده و توافق کرده بودند در انتهای سال اول، با هم توافق کنند.
- هیچ نقشه بازاری وجود نداشت و تحلیل دقیقی از شرایط محیطی و نقاط ضعف و قوت خودشان نداشتند.
- دو نفر از اعضای تیم دارای تجربیات شکست در مشارکتهای قبلیشان بودند.
- اطلاعات دقیقی از هزینههای مواد اولیه، هزینههای مارکتینگ پیش رو و … در دسترس نداشتند.
- و برخی چالشهای روانشناختی دیگر ….
نظر شما در مورد راهبری این استارتاپ مد و پوشاک چیست؟
شما در مواجهه با این تیم چه میکنید؟ اگر خود شما جای این ۳ نفر بودید، برای این سوالات چه پاسخی داشتید؟
مجموعه ما علیرغم آگاهی از چالشهای آتی این تیم (که از همان جلسه اول مشخص بود)، تصمیم گرفت به عنوان منتور در تمام جلسات این تیم استارتاپ مد و پوشاک حضور داشته و آنها را راهبری کند. برای آنها طرح مشارکت مشخص با مدل شناور، بیزنس مدلهای مختلف Networking، Auction و Bricks&Clicks طراحی کردیم. نقشه بازار آنها ترسیم شد و سهم هر کانال فروش در برنامه مارکتینگ ۳ و ۵ ساله مشخص شد. طراحی پورتفو آینده، مدیریت پورتفو فعلی و مدیریت ریسک در این مشارکت انجام شد و مقرر گردید تضامین لازم از تیم بابت تعهدات مشخص هر کدام از سهامداران اخذ شود.
اما داستان به همین خوبی نیز پیش نرفت و این سه دوست در مورد ارزش آورده خودشان به توافق نرسیدند و کار این استارتاپ مد و پوشاک به جاهای باریکی کشیده شد.