به بخش مشاوره مدیریت خوش آمدید.
در اینجا با خدمات حرفه ای ما برای رشد کسب و کارتان بیشتر آشنا خواهید شد.
یادگیری از اشتباهات و اصلاح فرآیندها همواره لذتبخش است!
اما……
دنیای رقابتیِ امروز، منتظر سعی و خطای ما نمیماند!
معرفی فرایند مشاوره مدیریت
مشاوره مدیریت ما به طور کلی به مشاورههای تجاری در زمینههای مختلف از جمله بازاریابی، فناوری اطلاعات، بهبود عملکرد عملیاتی و استراتژی شرکتها مربوط میشود. ما همانند سایر شرکتهای مشاوره مدیریت فعال در حوزه استراتژیهای مدیریتی مثل Bain و BCG و McKinsey با کمک افراد توانمند برای حل سریع مسائل و مشکلات تجاری به مشتریان خود در مورد مسائل زیر کمک میکنیم.
ورود به حوزه جدید کسب و کار
ریسک تولید محصول جدید
توسعه بین المللی کسب و کار
چه زمانی به مشاوره مدیریت نیاز دارید؟
- کاهش سود
- مشکل در فروش
- مشکل قیمتگذاری
- ورود به بازارهای جدید
- ورود به حوزه های جدید سرمایهگذاری
- مسائل غیرتجاری مثل: افزایش کمک به خیریهها
اگر مدیر مجموعهای هستید و با چالشهای پیشبینی نشده روبر شدهاید، تماس بگیرید تا با هم یک گفتگوی دوستانه داشته باشیم.
مراحل یک برنامه مشاوره مدیریتی چگونه است؟
- ارزیابی علائم
در این مرحله، احتمالا شما میدانید که با یک مشکل تجاری مواجه هستید و احتمالا به ما مراجعه میکنید تا به ریشهی مشکل برسید، مانند زمانی که بیمار هستید و به پزشک مراجعه میکنید تا دلیل بیماری خود را بفهمید.
- تشخیص
ما سازمان و عملکرد تجاری شما را ارزیابی میکنیم و مسائل شما را با مشکلات مشابهی که در مشتریان قبلی دیدهایم، مقایسه میکنیم. این مرحله مشابه ارزیابی پزشک است که علائم بیماری را با بیماریهای شناختهشده مقایسه میکند.
- تجویز
ما به عنوان مشاور یک دستورالعمل برای بهبود درآمد یا مقابله با تهدید رقابتی را پیشنهاد میدهیم، تقریباً مانند پزشکی که به بیمار خود میگوید که با وضعیت بدن خود چه مشکلی دارد و داروها یا روشهای درمانی لازم را به او معرفی میکند.
- مراقبتهای بالینی
تیم ما تجربه کافی دارد تا شما را در مسیر راهحل صحیح هدایت کند. تقریباً مانند یک پزشک که برای بیماری نگران و ناراحت، راهحلهای مناسبی پیشنهاد میدهد و او را تا زمان درمان کامل بصورت ماهانه ویزیت میکند.
ما شبیه سایر مشاوران مدیریت در واقع به عنوان یک ارائه دهنده راه حل برای مشکلات تجاری عمل میکنیم و مشابه پزشکان، به عنوان بازوی توانمند در حل مسائل تجاری به کارآفرینان کمک میکنیم. با استفاده از تجربه و دانش تجمعی شرکتهایی که از مشاوره ما استفاده کردهاند، به حل مسائل صنعتی و تجاری بنگاهها کمک میکنیم.
تمایل به همکاری با ما دارید؟
نیاز به خدمات مشاوره دارید؟
چگونه کمک به یک دوست برای افتتاح کافی شاپ، تبدیل به یک پروژه مشاوره مدیریتی میشود؟
پیشینه مشتری
فرض کنید اتفاقی با یک دوست قدیمی از دانشگاه برخورد کردهاید و برای گپ و گفت به یک کافی شاپ میروید. او از فضای کافی شاپ لذت برده و به فکر افتتاح یک کافی شاپ در اصفهان میافتد.
با توجه به استقبالی که از کافیشاپ در تهران میبینید، پتانسیل بالایی در این کار حس میکند. اما نظر شما را هم میپرسد تا به او بگوئید آیا افتتاح یک کافی شاپ ایده خوبی است یا خیر؟
شما چی فکر میکنید؟
تنظیم پروژه
ابتدا باید هر موردی را با درک سوالی که از ما خواسته شده، شروع کنیم. اگر احساس سردرگمی میکنیم یا به اطلاعات بیشتری نیاز داریم، باید از مخاطب خود سوال بپرسیم. ما تصمیم گرفتهایم در این مثال به شما نشان دهیم که واقعا به چه شکلی یک پروژه را جلو میبریم؟
ابتدا باید زمانی (۱ تا ۲ دقیقه) را به فکر کردن در مورد نحوه برخورد با مشکل اختصاص دهیم. ما به تیم خود آموزش دادهایم که همیشه تفکر خود را ساختار دهند و ایدههای خود را با مشتری در میان بگذارند. مثلاً در اینجا چند نمونه سوال برایتان میگذاریم که باید از در مورد ایده سوال شود:
- فرصت چقدر بزرگ است؟
- هزینه افتتاح کافی شاپ چقدر است؟
- استراتژی فروشگاه برای ورود به بازار چیست؟
تحلیل و بررسی
شما چارچوب پیشنهادی خود را به دوستتان نشان میدهید و او واقعاً آن را دوست دارد! او به خصوص علاقمند است که بفهمد بازار چقدر بزرگ است تا به بهترین شکل تخمین بزند که چقدر قهوه میتواند بفروشد. او میداند که بازار احتمالاً شامل مسافران، بازدیدکنندگان و غیره میشود، اما در حال حاضر، او میخواهد که شما تنها بر ساکنان همان منطقه در اصفهان تمرکز کنید. اندازه بازار را چگونه تخمین میزنید؟ بسیاری از شما ذهن خلاقی دارید، اما تکنیکهای ما سرعت حل مساله شما را بالاتر میبرد.
هنگام تخمین اندازه بازار دو رویکرد بالقوه به ذهن متبادر میشود:
- رویکرد بالا به پایین: با تعداد زیادی شروع میکنیم (مثلاً کل جمعیت مربوطه) و به تدریج آن را محدود میکنیم.
- رویکرد پایین به بالا: با تعداد کمی شروع میکنیم (مثلاً متوسط فنجان قهوه مصرف شده در روز) و به تدریج آن را افزایش میدهیم.
محاسبات تخمینی اندازه بازار
- کل جمعیت
پس از اینکه گزینههای بالقوه برای تخمین اندازه بازار را به دوستتان نشان دادید، او از شما میخواهد که با استفاده از چارچوب خود، اندازه بازار را تقریب بزنید. فرض کنید اصفهان ۲ میلیون نفر جمعیت دارد. آیا به طور متوسط هر نفر یک فنجان قهوه در روز مینوشد؟
پاسخ خیر است.
- فیلتر اول:کودکان
بطور متوسط از جمعیت ۲ میلیون نفری (با فرض خانوارهای ۴ نفره)، حدود نیمی از خانوارها کودکان هستند که از جمعیت مخاطب محاسبات ما حذف میشوند. آیا همه این ۱ میلیون نفر افراد بالغ، بصورت معمول قهوه مینوشند؟
قطعا پاسخ خیر است.
- فیلتر دوم: گروه سنی هدف در هرم جمعیت
با توجه به فرهنگ مصرف قهوه که بیشتر در رده سنی ۱۵ تا ۴۰ سال رواج دارد و با توجه به سهم این گروه سنی از هرم جمعیتی در ایران، متوجه میشویم که حدود ۵۵٪ افراد بالغ در این رده سنی قرار میگیرند. بنابراین جمعیت مخاطب در اصفهان تا ۵۵۰ هزار نفر کاهش مییابد. آیا همه این افراد روزانه یک فنجان قهوه مینوشند؟
پاسخ قطعاً خیر است.
باز هم با توجه به عادات و فرهنگ مصرف قهوه در جوانان، در مییابیم که مصرف قهوه دارای الگوی مصرف بسیار متفاوتی در افراد است. برخی از افراد حداقل روزانه یک فنجان را مینوشند و برخی افراد لابلای مصرف چای در هفته، گاهی اوقات قهوه مصرف دارند. بطور کلی با توجه به مصاحبه با افراد مختلف متوجه خواهید شد که کمتر از ۵٪ این رده سنی در اصفهان، به اصلاح معتاد قهوه هستند و روزانه حداقل یک فنجان قهوه را حتما مینوشند. بنابراین جمعیت ما حالا به ۲۷۵۰۰ نفر تقلیل یافته است. سوال بعدی این است که همه این افراد بیرون از منزل قهوه مینوشند؟
مجدداً پاسخ خیر است.
- فیلتر سوم: عادت مصرف
باز هم با بررسی میدانی و مشاهده عادات افراد متوجه میشویم که کارمندان ادارات و شرکتهای خصوصی اغلب عادت دارند در شرکت یا اداره قهوه میل کنند و خانمهای قهوه نوش هم اغلب در منزل برای خود قهوه میسازند. بطور کلی میتوان بخشی از جمعیت مسافر، دانشجویان و دانشآموزان متوسطه را جزء جامعه هدف قرار داد که بیرون از منزل قهوه مینوشند. جمعیت این افراد هم در حالت پایدار، کمتر از ۷۵۰۰ نفر است.
محاسبه ارزش اقتصادی
اکنون که اندازه بازار را در اختیار دارید، دوست شما میخواهد درک بهتری از میزان قهوهای که در سال اول نیاز دارد بفروشد تا سرمایهگذاریاش سربه سر شود، بدست آورد.
چقدر قهوه باید بفروشد تا در سال اول شکست نخورد؟
در اینجا برخی از اطلاعات اضافی لازم است:
- قیمت متوسط هر فنجان قهوه = ۳۰ هزار تومان
- هزینه اجاره سالانه مغازه = ۲۴۰ میلیون تومان
- هزینه خرید میز و صندلی و قهوه ساز و …در فروشگاه = ۲۰۰ میلیون تومان
- هزینه هر فنجان قهوه = ۱۰ هزار تومان
پیدا کردن نقطه سربسر فروش
برای پیدا کردن نقطه سربسر فروش از فرمول زیر استفاده میکنیم.
(قیمت * تعداد فروش) – (هزینه های جاری + هزینه های ثابت) = ۰
سود = درآمد – هزینه ها = ۰
(۳۰۰۰۰ * تعداد فروش) – (۲۰۰ میلیون + ۲۴۰ میلیون + (۱۰۰۰۰*تعداد فروش)) = ۰
حداقل تعداد فروش در نقطه سربسر سال اول = ۲۲۰۰۰ فنجان قهوه
توصیه مشاور
پس از انجام محاسبات، آیا فکر میکنید منطقی است که دوست شما در اصفهان یک کافی شاپ باز کند؟
- پاسخ ساده
خیر، با توجه به هزینههای مغازه که در سال اول ۴۴۰ میلیون تومان است و کل مشتریان هدف که احتمالا ۷۵۰۰ نفر هستند، جذب ۲۲۰۰۰ مشتری غیرممکن است. بنابراین توجیه ندارد که دوست شما یک کافی شاپ در اصفهان راهاندازی کند.
- پاسخ بهتر
این مساله نیاز به بررسیهای دقیقتری دارد. مثلا شاید محلی که برای تاسیس این مغازه در نظر گرفته شده، اجاره بالایی دارد و شاید بتوان محل ارزانتری را درنظر گرفت. شاید قیمت فروش یک فنجان قهوه نزدیک دانشگاه اصفهان و برای دانشجویان ۳۰۰۰۰ تومان مناسب باشد ولی در یک منطقه لوکس، شاید بتوان این قیمت را تا ۱۰۰ هزار تومان نیز افزایش داد (بهبود استراتژی قیمتگذاری).
آیا این کافی شاپ فقط باید امید به حضور مشتریان در فروشگاه داشته باشد یا میتواند خدمات برونبری قهوه به ادارات و شرکتهای خصوصی نیز داشته باشد (بهبود بخشبندی بازار)؟
آیا صحیح است که دوره بازگشت این سرمایهگذاری را یک ساله در نظر بگیریم؟ (دوره سرمایهگذاری)
در حال حاضر چطور سایر کافی شاپها در اصفهان با سوددهی به فعالیت میپردازند؟ (بررسی رقبا)
مساله مهمتر، آیا افراد فقط برای نوشیدن قهوه به کافی شاپ میآیند یا برخی به بهانه برگزاری جلسات کاری و حتی یک ساعت خلوت کردن برای نوشتن گزارش روزانهشان در لپ تاپ نیز مشتری شما میشوند؟
آیا نباید حضور توریستها در شهری مثل اصفهان را مدنظر قرار داد؟
به نظر میرسد میتوان به این مساله با رویکرد دیگر، بررسی و تحلیل دقیقتر، به شکل مناسبتری پاسخ داد. این مثال تا حد زیادی نوع جمعآوری داده، داشتن قالب صحیح برای ارزیابی، واقعبینی بازار برای تحلیل و نیز اهمیت انجام محاسبات دقیقتر را نشان میدهد. شاید حالا به اهمیت داشتن یک مشاور مدیریت حرفهای برای حل سوالاتتان بیشتر پی برده باشید.
چگونه کمک به یک دوست برای افتتاح کافی شاپ، تبدیل به یک پروژه مشاوره مدیریتی میشود؟
پیشینه مشتری
فرض کنید اتفاقی با یک دوست قدیمی از دانشگاه برخورد کردهاید و برای گپ و گفت به یک کافی شاپ میروید. او از فضای کافی شاپ لذت برده و به فکر افتتاح یک کافی شاپ در اصفهان میافتد.
با توجه به استقبالی که از کافیشاپ در تهران میبینید، پتانسیل بالایی در این کار حس میکند. اما نظر شما را هم میپرسد تا به او بگوئید آیا افتتاح یک کافی شاپ ایده خوبی است یا خیر؟
شما چی فکر میکنید؟
تنظیم پروژه
ابتدا باید هر موردی را با درک سوالی که از ما خواسته شده، شروع کنیم. اگر احساس سردرگمی میکنیم یا به اطلاعات بیشتری نیاز داریم، باید از مخاطب خود سوال بپرسیم. ما تصمیم گرفتهایم در این مثال به شما نشان دهیم که واقعا به چه شکلی یک پروژه را جلو میبریم؟
ابتدا باید زمانی (۱ تا ۲ دقیقه) را به فکر کردن در مورد نحوه برخورد با مشکل اختصاص دهیم. ما به تیم خود آموزش دادهایم که همیشه تفکر خود را ساختار دهند و ایدههای خود را با مشتری در میان بگذارند. مثلاً در اینجا چند نمونه سوال برایتان میگذاریم که باید از در مورد ایده سوال شود:
- فرصت چقدر بزرگ است؟
- هزینه افتتاح کافی شاپ چقدر است؟
- استراتژی فروشگاه برای ورود به بازار چیست؟
تحلیل و بررسی
شما چارچوب پیشنهادی خود را به دوستتان نشان میدهید و او واقعاً آن را دوست دارد! او به خصوص علاقمند است که بفهمد بازار چقدر بزرگ است تا به بهترین شکل تخمین بزند که چقدر قهوه میتواند بفروشد. او میداند که بازار احتمالاً شامل مسافران، بازدیدکنندگان و غیره میشود، اما در حال حاضر، او میخواهد که شما تنها بر ساکنان همان منطقه در اصفهان تمرکز کنید. اندازه بازار را چگونه تخمین میزنید؟ بسیاری از شما ذهن خلاقی دارید، اما تکنیکهای ما سرعت حل مساله شما را بالاتر میبرد.
هنگام تخمین اندازه بازار دو رویکرد بالقوه به ذهن متبادر میشود:
- رویکرد بالا به پایین: با تعداد زیادی شروع میکنیم (مثلاً کل جمعیت مربوطه) و به تدریج آن را محدود میکنیم.
- رویکرد پایین به بالا: با تعداد کمی شروع میکنیم (مثلاً متوسط فنجان قهوه مصرف شده در روز) و به تدریج آن را افزایش میدهیم.
محاسبات تخمینی اندازه بازار
- کل جمعیت
پس از اینکه گزینههای بالقوه برای تخمین اندازه بازار را به دوستتان نشان دادید، او از شما میخواهد که با استفاده از چارچوب خود، اندازه بازار را تقریب بزنید. فرض کنید اصفهان ۲ میلیون نفر جمعیت دارد. آیا به طور متوسط هر نفر یک فنجان قهوه در روز مینوشد؟
پاسخ خیر است.
- فیلتر اول:کودکان
بطور متوسط از جمعیت ۲ میلیون نفری (با فرض خانوارهای ۴ نفره)، حدود نیمی از خانوارها کودکان هستند که از جمعیت مخاطب محاسبات ما حذف میشوند. آیا همه این ۱ میلیون نفر افراد بالغ، بصورت معمول قهوه مینوشند؟
قطعا پاسخ خیر است.
- فیلتر دوم: گروه سنی هدف در هرم جمعیت
با توجه به فرهنگ مصرف قهوه که بیشتر در رده سنی ۱۵ تا ۴۰ سال رواج دارد و با توجه به سهم این گروه سنی از هرم جمعیتی در ایران، متوجه میشویم که حدود ۵۵٪ افراد بالغ در این رده سنی قرار میگیرند. بنابراین جمعیت مخاطب در اصفهان تا ۵۵۰ هزار نفر کاهش مییابد. آیا همه این افراد روزانه یک فنجان قهوه مینوشند؟
پاسخ قطعاً خیر است.
باز هم با توجه به عادات و فرهنگ مصرف قهوه در جوانان، در مییابیم که مصرف قهوه دارای الگوی مصرف بسیار متفاوتی در افراد است. برخی از افراد حداقل روزانه یک فنجان را مینوشند و برخی افراد لابلای مصرف چای در هفته، گاهی اوقات قهوه مصرف دارند. بطور کلی با توجه به مصاحبه با افراد مختلف متوجه خواهید شد که کمتر از ۵٪ این رده سنی در اصفهان، به اصلاح معتاد قهوه هستند و روزانه حداقل یک فنجان قهوه را حتما مینوشند. بنابراین جمعیت ما حالا به ۲۷۵۰۰ نفر تقلیل یافته است. سوال بعدی این است که همه این افراد بیرون از منزل قهوه مینوشند؟
مجدداً پاسخ خیر است.
- فیلتر سوم: عادت مصرف
باز هم با بررسی میدانی و مشاهده عادات افراد متوجه میشویم که کارمندان ادارات و شرکتهای خصوصی اغلب عادت دارند در شرکت یا اداره قهوه میل کنند و خانمهای قهوه نوش هم اغلب در منزل برای خود قهوه میسازند. بطور کلی میتوان بخشی از جمعیت مسافر، دانشجویان و دانشآموزان متوسطه را جزء جامعه هدف قرار داد که بیرون از منزل قهوه مینوشند. جمعیت این افراد هم در حالت پایدار، کمتر از ۷۵۰۰ نفر است.
محاسبه ارزش اقتصادی
اکنون که اندازه بازار را در اختیار دارید، دوست شما میخواهد درک بهتری از میزان قهوهای که در سال اول نیاز دارد بفروشد تا سرمایهگذاریاش سربه سر شود، بدست آورد.
چقدر قهوه باید بفروشد تا در سال اول شکست نخورد؟
در اینجا برخی از اطلاعات اضافی لازم است:
- قیمت متوسط هر فنجان قهوه = ۳۰ هزار تومان
- هزینه اجاره سالانه مغازه = ۲۴۰ میلیون تومان
- هزینه خرید میز و صندلی و قهوه ساز و …در فروشگاه = ۲۰۰ میلیون تومان
- هزینه هر فنجان قهوه = ۱۰ هزار تومان
پیدا کردن نقطه سربسر فروش
برای پیدا کردن نقطه سربسر فروش از فرمول زیر استفاده میکنیم.
(قیمت * تعداد فروش) – (هزینه های جاری + هزینه های ثابت) = ۰
سود = درآمد – هزینه ها = ۰
(۳۰۰۰۰ * تعداد فروش) – (۲۰۰ میلیون + ۲۴۰ میلیون + (۱۰۰۰۰*تعداد فروش)) = ۰
حداقل تعداد فروش در نقطه سربسر سال اول = ۲۲۰۰۰ فنجان قهوه
توصیه مشاور
پس از انجام محاسبات، آیا فکر میکنید منطقی است که دوست شما در اصفهان یک کافی شاپ باز کند؟
- پاسخ ساده
خیر، با توجه به هزینههای مغازه که در سال اول ۴۴۰ میلیون تومان است و کل مشتریان هدف که احتمالا ۷۵۰۰ نفر هستند، جذب ۲۲۰۰۰ مشتری غیرممکن است. بنابراین توجیه ندارد که دوست شما یک کافی شاپ در اصفهان راهاندازی کند.
- پاسخ بهتر
این مساله نیاز به بررسیهای دقیقتری دارد. مثلا شاید محلی که برای تاسیس این مغازه در نظر گرفته شده، اجاره بالایی دارد و شاید بتوان محل ارزانتری را درنظر گرفت. شاید قیمت فروش یک فنجان قهوه نزدیک دانشگاه اصفهان و برای دانشجویان ۳۰۰۰۰ تومان مناسب باشد ولی در یک منطقه لوکس، شاید بتوان این قیمت را تا ۱۰۰ هزار تومان نیز افزایش داد (بهبود استراتژی قیمتگذاری).
آیا این کافی شاپ فقط باید امید به حضور مشتریان در فروشگاه داشته باشد یا میتواند خدمات برونبری قهوه به ادارات و شرکتهای خصوصی نیز داشته باشد (بهبود بخشبندی بازار)؟
آیا صحیح است که دوره بازگشت این سرمایهگذاری را یک ساله در نظر بگیریم؟ (دوره سرمایهگذاری)
در حال حاضر چطور سایر کافی شاپها در اصفهان با سوددهی به فعالیت میپردازند؟ (بررسی رقبا)
مساله مهمتر، آیا افراد فقط برای نوشیدن قهوه به کافی شاپ میآیند یا برخی به بهانه برگزاری جلسات کاری و حتی یک ساعت خلوت کردن برای نوشتن گزارش روزانهشان در لپ تاپ نیز مشتری شما میشوند؟
آیا نباید حضور توریستها در شهری مثل اصفهان را مدنظر قرار داد؟
به نظر میرسد میتوان به این مساله با رویکرد دیگر، بررسی و تحلیل دقیقتر، به شکل مناسبتری پاسخ داد. این مثال تا حد زیادی نوع جمعآوری داده، داشتن قالب صحیح برای ارزیابی، واقعبینی بازار برای تحلیل و نیز اهمیت انجام محاسبات دقیقتر را نشان میدهد. شاید حالا به اهمیت داشتن یک مشاور مدیریت حرفهای برای حل سوالاتتان بیشتر پی برده باشید.
کسب و کارها با چه مخاطرات جدیدی مواجه شدهاند؟
با ظهور اینترنت، بازاریابی از فاز ارائه حضوری محصولات و خدمات در نمایشگاهها وارد فاز عرضه دیجیتال شد که جهشی نمایی را در بازاریابی و اقتصاد بدون مرز بوجود آورد. با ظهور و توسعه تدریجی هوش مصنوعی در آینده به عنوان دستیار کاربران، بازاریابی از مدل ارائه اطلاعات با جستجوی اینترنتی (Informational) به حالت راهبری (Navigational) تبدیل خواهد شد که انقلاب جدیدی در ارائه پیشنهاد محصول به متقاضی جستجوگر آن است. در آینده نزدیک، شرکتهایی که امروز محتوای بینالمللی مناسب تولید نکردهاند، مشمول توصیههای هوش مصنوعی قرار نخواهند گرفت.
کسب و کارها با چه مخاطرات جدیدی مواجه شدهاند؟
با ظهور اینترنت، بازاریابی از فاز ارائه حضوری محصولات و خدمات در نمایشگاهها وارد فاز عرضه دیجیتال شد که جهشی نمایی را در بازاریابی و اقتصاد بدون مرز بوجود آورد. با ظهور و توسعه تدریجی هوش مصنوعی در آینده به عنوان دستیار کاربران، بازاریابی از مدل ارائه اطلاعات با جستجوی اینترنتی (Informational) به حالت راهبری (Navigational) تبدیل خواهد شد که انقلاب جدیدی در ارائه پیشنهاد محصول به متقاضی جستجوگر آن است. در آینده نزدیک، شرکتهایی که امروز محتوای بینالمللی مناسب تولید نکردهاند، مشمول توصیههای هوش مصنوعی قرار نخواهند گرفت.